display result search
با موافقت كشورهای اروپایی در راستای تعیین دلار به عنوان ارز تجارت جهانی مقرر گردید كه آمریكا برای جلوگیری از ایجاد تورم در سایر كشورها، در ازای چاپ هر 35 دلار، 1 انس طلا در بانك مركزی این كشور بهعنوان ذخیره گذاشته به عنوان ذخیره گذاشته شود
حسین عطاالهی (كارشناس مسائل اقتصادی) در برنامه " موكب جوانان" رادیو جوان به چرایی و چگونگی تأثیر دلار بر اقتصاد ایران پرداخت و اظهار كرد: اینكه چه شد كه دلار تبدیل به ارز جهانی و جایگاه خاص امروزی خود رسید به سالها پیش باز میگردد. در سال 1944 و اواخر جنگ جهانی، ایالات متحده آمریكا كشورهای جهان را گِرد هم آورد و كنفرانسی تحت عنوان "برتون وودز" (Bretton Woods Conference) را با هدف ایجاد پولی واحد برای انجام معاملات و تجارتهای جهانی برگزار كرد. در واقع آمریكا در كنفرانس مذكور عنوان كرد كه دلار میتواند زبان مشترك اقتصادی بینالملل باشد چرا كه در آن برهه زمانی خاص؛ اقتصاد آمریكا كمترین زیان را دیده بود و دیگر كشورها، بالاخص كشورهای اروپاییِ درگیر جنگ جهانی با آسیبها و ضرر و زیانهای گسترده اقتصادی مواجه شده بودند.
وی در ادامه افزود: یكی از اقتصاددانان معروف و تأثیرگذار در دوران جنگ جهانی؛ "جان مینارد كینز" (John Maynard Keynes) ملقب به "پدر علم اقتصاد كلان مدرن" بود كه نماینده انگلستان در این كنفرانس شد تا پوند انگلیس را به عنوان ارز بینالمللی معرفی كند؛ اما با مخالفت آمریكا مواجه و در نهایت به یك پیشنهاد ویژه بسنده كرد. جان مینارد كینز پس از مخالفت سرسختانه اقتصاددانان آمریكا با تعیین پوند به عنوان ارز بینالمللی در حوزه تجارت، پیشنهاد داد تا ارزی تحت عنوان "بنكور" (Bancor) را جایگزین دلار آمریكا و پوند انگلستان كنیم كه متعلق به كشور خاصی نیست!
این كارشناس مسائل اقتصادی همچنین عنوان كرد كه "جان مینارد كینز" در پی این مهم بود كه به صورت قراردادی ارزی برای تجارت بینالملل تعیین شود و با راهاندازی سازمانی واحد (اتحادیه پایاپای بینالمللی) و ایجاد شعب آن در كشورهای مختلف، هر كشوری سهمی از این ارز نوین داشته باشد و دلیل عمده این پیشنهاد آقای كینز به این دلیلی بود كه اگر پول كشوری خاص بر تجارت جهانی حاكم شود، تمام جهان تحت تأثیر سیاستهای پولی آن كشور قرار میگیرند و این روند میتواند در دیگر كشورها منجر به تورم شود. به بیان دیگر كشور مالك یك ارز خاص بینالمللی، میتواند از این واحد پولی به عنوان ابزاری سیاسی در راستای اِعمال فشار به دیگر كشورها استفاده كند تا اهداف خود را محقق سازد.
حسین عطاالهی در رابطه با چگونگی موافقت كشورها با اینكه دلار به عنوان ارز جهانی تصویب شود نیز اظهار كرد: در این میان و بنا به مشكلات گسترده و عدیدهای كه اكثر كشورهای اروپایی بنا به جنگ جهانی با آن مواجه شده بودند و خسارات ناشی از این جنگ بر زیرساختها و ابعاد مختلف كشورشان، با تصویب دلار به عنوان ارز مشترك تجارت جهانی موافقت كردند تا بتوانند در كوتاهترین مدت با اخذ تسهیلات به بازسازی كشور خود و همچنین احیای اقتصاد داخلی و خارجی بپردازند. چرا قرار بر این مهم بود كه آمریكا به عنوان كشوری قدرتمند در آن دوران به اعطای تسهیلات به كشورهای آسیبدیده از جنگ اقدام كند و این روند برای كشورهای اروپایی از اهمیت ویژهای برخوردار بود.
وی ادامه داد: با موافقت كشورهای اروپایی در راستای تعیین دلار به عنوان ارز تجارت جهانی مقرر گردید كه ایالات متحده آمریكا اجازه چاپ بیرویه دلار را نداشته باشد تا از ایجاد تورم در سایر كشورها و كاهش ارز پولی آنها جلوگیری شود. بر اساس این قرارداد آمریكا موظف شد تا درازای چاپ هر 35 دلار، 1 انس طلا در بانك مركزی این كشور به عنوان ذخیره به ودیعه گذاشته شود و از آنجایی كه نیاز كشورها به وام بسیار بالا بود، انس طلا از سوی آنها تأمین میشد بدان معنا كه كشوری كه درخواست وام داشت؛ به ازای مبلغ درخواستی انس مشخصی طلا به آمریكا اعطا میكرد تا بتواند در ازای آن دلار چاپ شده با پشتوانه دریافت كند.
این كارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اهداف پشت پرده دولت مردان آمریكایی از به رسمیت شناساندن دلار در تجارت بینالمللی گفت: در سال 1971 و بر اساس بررسیهای انجام شده، كشورها متوجه شدند كه ایالات متحده آمریكا به ازای هر 1 انس طلای ذخیره در بانك مركزی؛ 350 دلار پول چاپ كرده است و این چاپ 10 برابری تورمی لجام گسیختهای را در سطح جهانی به راه انداخته است و ازاین رو اقدام به باز پس گیری طلاهای ذخیره خود كردند و رییس جمهور وقت آمریكا (ریچارد نیكسون) با مشاهده چنین شرایط نامساعدی اقدام به صدور بیانیهای در این راستا نمود و رسما اعلام كرد كه اقتصاد آمریكا به اندازهای قدرتمند است كه ضرورتی برای ذخیره طلا به عنوان پشتوانه پولی چاپ دلار وجودندارد و از این لحظه رابطه ذخیره طلا و چاپ دلار را منقطع اعلام میكنم كه جهانیان را با شوكی بیسابقه مواجه كرد.
حسین عطاالهی همچنین ادامه داد: از آنجایی كه طی 30 سال گذشته پیش از صدور "بیانیه نیكسون" اكثر كشورهای جهانی پشتوانه اقتصادی خود را بر مبنای دلار بنا نهاده بودند و بخش عظیمی از اقتصاد آنها به دلار وابسته شده بود؛ توان مقابله با این بیانیه را نداشته و در سال 1973 ملزم به پذیرش آن شدند و همین پذیرش منجر به آن شد كه آمریكا توافقی با عربستان سعودی و به تبع آن دیگر كشورهای عضو اوپك منعقد كرد كه بر اساس آن؛ كشورهای عضو مكلف شدند تا در معاملات نفتی خود، دلار را ارز مبدأ معرفی كرده و ارتباط دلار با نفت جهانی به یكدیگر وابسته شد. حال جای این سؤال است كه چرا نفت؟! زیرا در آن دوران بیش از 60 درصد معاملات جهانی را نفت در بر گرفته بود و به عنوان كالای ارزشمند و پُر سود قلمداد میشد كه بیشك در آینده اقتصاد جهانی نقش تأثیرگذاری را به خود اختصاص میداد و این مرحله؛ دومین پله از روند بینالمللی شدن دلار در سطح جهان بود.
وی در ادامه سخنان خود و با تأكید بر روند سلطهگرانه ایالات متحده آمریكا بیان كرد: آمریكا كه در دو مرحله سالهای 1944 و 1973 تمام تلاش خود را به كار گرفت تا با دلار جهان را زیر سلطه اقتصادی خود قرار دهد اینك و در سال 1975 اعلام كرد كه اینك و با پایان جنگ و حركت كشورهای جهانی به سمت و سوی بازسازی اقتصاد داخلی؛ بانكهای آمریكا با همكاری بانكهای بزرگ اروپایی و دیگر كشورها، اقدام به راهاندازی یك سیستم نظاممند در حوزه پرداخت كنند تا احتمال خطا در روند پرداختهای بینالمللی را به حداقل ممكن برسانند. این سیستم با عنوان سوئیفت (Society for Worldwide Interbank Financial Telecommunication) به ثبت و كشورها موكلف به ثبت معاملات خود در آن شدند.
این كارشناس مسائل اقتصادی تأكید كرد كه با راهاندازی جریان سوئیفت، تمامی معاملات جهانی توسط ایالات متحده آمریكا رصد و ثبت میشد چرا كه ارز جهانی دلار آمریكا بوده و هست و همین مهم زمینهساز ابرقدرت شدن این كشور را فراهم كرده است. البته در این میان، آمریكا برخی از كشورها كه از لحاظ سیاسی با سیاستهای آن همگرایی نداشتند را از سیستم سوئیفت حذف كرد كه نمونه بارز آن، ایران اسلامی است تا با این روش؛ در راستای معاملات و تجارتهای بینالمللی با كشورمان محدودیتها و مشكلات همهجانبهای را ایجاد و ایران را به صورت فزایندهای متضرر و خسارات بسیاری را بر آن تحمیل كند.
حسین عطاالهی در پایان سخنان خود افزود: امروزه و بنا به این مهم كه جنگ نظامی همچون گذشته پاسخگوی اهداف دولتمردان غربی نیست، بیشتر به سمت و سوی جنگ نرم و غیر نظامی سوق پیدا كردهاند و یكی از مصادیق این جنگ غیرنظامی آمریكا علیه جمهوری اسلامی ایران؛ حذف ایران از سیستم جهانی سوئیفت است كه البته اخیراً و طی چند سال اخیر ایران، چین و كشورهایی همچون روسیه برای برونرفت از این بحران اقتصادی تدابیری اندیشیدهاند كه مهمترین آن كنار گذاشتن دلار از معاملات تجاری بین آنها است تا با این روند، از زیانهای احتمالی جلوگیری كنند.