تكلیف هجدهم فروردین

آهای معلم سرخانه ما از یك ماه قبل برنامه ریزی كرده بودیم كه دیروز سر چراغی برویم چند قواره پارچه فاستونی بخریم ببریم خیاطمان یك دانه كت شلوار مجلسی بدوزد اما تا آمدیم برویم بیرون ییهو دیدیم این همسایه روبرویی مان ، همان كه یك دانه مادر شوهر است با عروس و نوه و آقازاده و ایضا شوهرش دق الباب كردند كه چه: ما عید مسافرت بودیم تازه برگشتیم بهمین خاطر آمده ایم خانه تان عید دیدنی و مهمانی ...
خوب به ما چه كه اینها مسافرت بودند برنامه ما را چرا بهم ریختند ...الان مسول این بی برنامگی كیست ؟ جواب بده دیگر ...اصلا ببینم تو با آن قیافه ات هیچ برنامه ای برای تربیت نوادگان ما داری یا نه همینجوری یلخی می آیی و میروی ... سبیل تو را اگر من دود ندادم حالا ببین...تمام اینها زیر سر توست
ضمیمه: راستی برای كت شلواری پارچه فاستونی خوب است یا مخمل كبریتی یا از این گیپورهای فرانسوی ...اصلا تو را چه به نطر دادن ..