display result search
بر مبنای یافتههای این پژوهش كمیت اشتغالزایی طی این دوره تطابق چندانی با عرضه نیروی كار نداشته است و نرخ بیكاری در این دوره عمدتا تحتتاثیر تغییرات نرخ مشاركت بوده است. كیفیت عرضه كار در این بازه نیز بهنحوی بوده است كه نوعی عدمتطابق بین توانایی نیروی كار و شغلهای ایجادشده به چشم میخورد. نتیجه این عدمتناسب كاهش نرخ مشاركت اجتماعی و افزایش نرخ بیكاری بهخصوص در جمعیت جوان منعكس شده است.
مركز پژوهشهای مجلس شورای در گزارشی كارشناسانه به انعكاس وضعیت فعلی بازار كار در كشور پرداخته است. این گزارش نخستین نتیجه منتشر شده از طرح بازوی پژوهشی مجلس در ردیابی روی تاریك سیاستگذاری بازار كار در ایران است.
بررسیهای صورتگرفته در این پژوهش نشان میدهد كه وضعیت نامناسب ایجاد اشتغال در نیمه دوم دهه گذشته یكی از مهمترین دلایل فاصلهگیری نرخ بیكاری و نرخ مشاركت اجتماعی در ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی است. از سوی دیگر طی سالهای 1384 تا 1395 میزان و نحوه عرضه كار تناسب چندانی با شتابگیری جمعیت وارد شده به سن اشتغال و افزایش میزان تحصیلات نیروی كار نداشتهاست. این تغییرات باعث افزایش بیكاری در جوانان تحصیلكرده شده است. بخش قابل توجهی از این نیروی كار جوان نیز با داشتن اشتغال ناقص و ناپایدار موقتا از شمول بیكاران خارج شدهاند. به واسطه عدم توانایی نرخ بیكاری در انعكاس چنین وضعیت ناپایداری، پژوهشگران مجلس تصویر میانمدت اشتغال در كشور را با استفاده از نرخ بیكاری پنهان ارائه كردهاند. محاسبات صورتگرفته در این گزارش نشان میدهد كه در حال حاضر نرخ بیكاری پنهان در كشور 6/ 22 درصد است. رقمی كه در صورت تداوم روند نامتناسب اشتغالزایی در كشور در سالهای آتی افزایش خواهد یافت.
نرخ مشاركت پایین
این پژوهش در نخستین گام به بررسی وضعیت فعلی جمعیت در سن كار پرداختهاست. منظور از جمعیت در سن كار، در اكثر كشورها تعداد افراد بالای 15 سال است اما این متغیر در ایران بهصورت تعداد افراد بالای 10 سال تعریف شده است. میتوان جمعیت در سن اشتغال در كشور را به سه دسته تقسیم كرد؛ جمعیت شاغل، جمعیت بیكار، جمعیت غیر فعال. منظور از جمعیت غیرفعال تمامی افراد در سن اشتغال هستند كه نه شاغل هستند و نه در جستوجوی كار. بررسی مركز پژوهشها نشان میدهد كه در حال حاضر جمعیت بیكار كشور حدود 2/ 3 میلیون نفر، جمعیت شاغل در حدود 6/ 22 میلیون نفر و جمعیت غیر فعال در حدود 5/ 39 میلیون نفر است. به عبارت دیگر در حال حاضر از مجموع 65 میلیون نفر در سن اشتغال حدود 4 درصد بیكار، حدود 34 درصد شاغل و مابقی افراد غیر فعال هستند. نرخ مشاركت اقتصادی منعكسكننده نسبت جمعیت فعال (شاغلان و بیكاران) به كل جمعیت در سن اشتغال است. این نرخ در واقع عرضه در بازار نیروی كار را مشخص میكند و در سیاستگذاری بازار كار از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر مبنای بررسیهای صورتگرفته در حال حاضر نرخ مشاركت اقتصادی در ایران در مقایسه با سایر كشورها در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و تنها 6 كشور از لحاظ نرخ مشاركت اقتصادی وضعیت بدتری از ایران دارند. بر مبنای بررسیهای صورتگرفته در حال حاضر نرخ مشاركت اقتصادی در ایران رقمی حدود 39 درصد است.
تفكیك جنسیتی جمعیت در سن كار نیز نشان میدهد كه در حال حاضر نرخ مشاركت اقتصادی در بین مردان ایرانی حدود 65 درصد و در بین زنان ایرانی در حدود 20 درصد است. بررسی روند حركت نرخ مشاركت اقتصادی نشان میدهد كه طی سالهای 1384 تا 1393 نرخ مشاركت اقتصادی در نتیجه ثابت ماندن جمعیت فعال از یكسو و افزایش قابل توجه در جمعیت وارد شده به بازار كار در سیری نزولی قرار گرفت. در این سیر نزولی این متغیر از بیش از 41درصد به حدود 37 درصد كاهش یافته است. اما با بهبود نسبی در وضعیت اشتغال طی نیمدهه گذشته این متغیر در سال 1393 تغییر مسیر داده و از 37 درصد به 4/ 39 درصد افزایش یافتهاست. روند كاهش نرخ مشاركت در دهه گذشته در حالی اتفاق افتاده است كه در دهه منتهی به سال 1383 این متغیر یك روند مستمر صعودی را پشت سر گذاشتهبود. مقایسه نرخ بیكاری در استانهای مختلف نیز نشاندهنده وضعیت متفاوت در مختصات مختلف جغرافیایی است به نحوی كه نرخ مشاركت اقتصادی در استانهای مختلف از 31 درصد در استان سیستان و بلوچستان تا بیش از 43 درصد در استان اردبیل متفاوت است. در یك نتیجهگیری كلی میتوان گفت نرخ مشاركت اقتصادی در استانهای شمالی و مركزی كشور بهتر از استانهای جنوبی و جنوب غرب كشور است.
یك دهه ركود در اشتغال
بر مبنای گزارش مركز پژوهشهای مجلس، تعداد شاغلان كشور در سال گذشته حدود 6/ 22 میلیون نفر بودهاست. مقایسه این رقم با تعداد شاغلان در سال 1384 نشان میدهد كه طی 10 سال منتهی به سال 1395 تنها 2 میلیون نفر به تعداد شاغلان اضافه شده است. این در حالی است كه در دهه منتهی به سال 1384 در حدود 5 میلیون شغل در كشور ایجاد شده بود. علت این اختلاف را باید در ركود اشتغالزایی در كشور طی سالهای 1384 تا 1391 دانست. بررسیها نشان میدهد كه با وجود افزایش جمعیت در سن اشتغال در این بازه زمانی، تعداد خالص شغلهای ایجاد شده تقریبا برابر با صفر بودهاست. در حالی كه طی این دوره با ورود موج نیروی جوان به بازار كار سهم جوانان زیر 35 سال از جمعیت در سن كار به بیش از 40 درصد رسیده بود، اشتغالزایی صفر در عمل باعث افزایش نرخ بیكاری در جمعیت جوان و افزایش میانگین سن اشتغال در كشور شدهاست. به نحوی كه در حال حاضر جمعیت زیر 30 سال تنها 23 درصد از جمعیت شاغل را به خود اختصاص داده است. تفسیر این تغییرات افزایش قریبالوقوع جمعیت بازنشسته در كشور است. تغییری كه میتواند ابرچالش نظام بازنشستگی در كشور را عمیقتر كند.
هارمونی اشتغال در ایران
در حال حاضر بیش از 83 درصد از جمعیت شاغلان كشور را مردان و مابقی را زنان تشكیل میدهند. طی دهه گذشته افزایش میزان مهاجرت به شهرها و برخی مسائل مربوط به كشاورزی باعث شدهاست كه سهم نواحی شهری از جمعیت شاغل از 66 درصد به بیش از 72 درصد افزایش یابد. بر مبنای بررسیهای مركز پژوهشهای مجلس در حال حاضر 60 درصد از جمعیت شاغلان را شاغلان مرد در نواحی شهری تشكیل میدهند. مردان روستایی نیز سهم 23 درصدی از مجموع شاغلان را در اختیار دارند. سهم زنان شهری و روستایی از جمعیت شاغل نیز به ترتیب 5 و 2/ 1 درصد است. این ارقام به خوبی نشاندهنده شكاف منطقهای و جنسیتی در بازار كار ایران است. بررسیهای مركز پژوهشها نشان میدهد كه یكی از مهمترین دلایل كاهش سهم مناطق روستایی در اشتغال، كاهش سهم بخش كشاورزی در اشتغال است. طی دهه گذشته سهم بخش كشاورزی از اشتغال در كشور از 25 درصد به 18 درصد كاهش یافته است. در حال حاضر حدود نیمی از جمعیت شاغل كشور در بخش خدمات فعالیت میكنند، این در حالی است كه در سال 1384 حدود 45 درصد از جمعیت شاغل در بخش خدمات مشغول به كار بودند. سهم بخش صنعت از تعداد شاغلان در كشور نیز طی سالهای 1384 تا 1395 از 30 درصد به 32 درصد افزایش یافتهاست. مركز پژوهشها علت این افزایش 2 درصدی را كاهش سهم كشاورزی در اشتغال عنوان كردهاست.